آزار و اذیت خانمان و اطفال در افغانستان

Standard

ازار

این خانم جوان بنابر تجربۀ بد و زشتی که از آزار و اذیت خانمان در جاده ها و سرک های افغانستان داشت. بسیار زیاد به تنگ آمده بود، اما میدانست که به تنهایی نمیتواند مجرمین را اصلاح نماید، بناءً تصمیم گرفت که نوعیت لباس های خویش را تغیر دهد تا دستی هیچ مجرم شوم و نا مردی به جسم اش نرسد.
بناءً با این چنین لباس به روی جاده ها و سرک ها ظاهر گردید.

آن مردان شومی که به زنان فامیل خویش احترام ندارند، کسانی اند که در سرک ها و جاده ها به آزار و اذیت همشهریان خویش نیز میپردازند.

حال سوال اینجاست که راه حل برای این چنین مشکلات اجتماعی که دامنگیر عام و خاص گردیده است، چه است؟
دو پیشنهاد دارم:

1) مثل امریکا، قانون افغانستان همچنان باید برای این چنین مجرمین جزا تعین کند. این مجرمین بخاطر این چنین اعمال منفی و ناپسندیده ایشان حد اقل یک و یا دو سال را باید در زندان سپری کنند.

2) زنان افغان باید مانند زنان سایر ممالک پیشرفته با استفاده از روش های زیرین با نیرو های پولیس خویش همکار شوند.

الف) هیچ وقت در برابر این چنین مجرمین خاموشی اختیار نکنند. باید آواز خود را بلند کنند، آن چنان چیغ و فریاد زنند که تمامی اشخاص که در روی سرک ها و جاده ها رفت و آمد دارند، از حال شان واقف شوند.

ب) باید دفعتاً به پولیس زنگ بزنند.

قسمی که میدانیم در بسیاری از ممالک جهان اکثراً اطفال قربانی و دستخوشِ این چنین اعمال زشت و شیطانی میگردند.

پس چطور از اطفالِ افغان محافظت نمود؟

در قدم نخست باید مادران را آگاه ساخت.

1) مادران باید برای اولاد های شان، دختر و پسر، بگویند که آزار و اذیت جنسی چه است!

2) باید برای اولاد های شان بگویند چه شخصی باعث آزار و اذیت جنسی دیگران میگردد. باید تمامی اطفال و نوجوانان بدانند، شخصی که باعث آزار و اذیت دیگران میگردد، مجرم و بی حیاست.

3) اطفال و نوجوانان باید بدانند که در برابر این چنین مجرمین خاموشی اختیار نکرده وآنها را متوجه کار های زشت شان نموده و از اعمال منفی شان ممانعت کنند.

به عقیدۀ من:

اطفال حق دارند آگاه باشند.

اطفال حق دارند حقوق خویش را بدانند.
موقعی که مورد آزار و اذیت قرار میگیرند باید بدانند که مورد آزار قرار گرفته اند و باید بفهمند که این عملِ منفی، بد، زشت، غیر قابل قبول، غیر قابل تحمل و دور از اخلاق و آدب اسلامی، اجتماعی و انسانیست.

ما باید با تمامی اطفال دوست باشیم، از حال و احوال شان جداً مراقبت نماییم. تا آنها هیچگاهی طرف اذیت، آزار و بی حرمتی قرار نگیرند. چرا که اطفال آینده سازان مملکت خویش اند. اطفال را همچنان آگاه سازیم تا اجازه ندهند قربانی آزار و اذیت شوند، در صورتی که با چنین یک شخصی بر میخورند باید خاموش نمانده دفعتاً والدین و یا اطرافیان شان را با خبر سازنند

با احترام

الهه احرار

و تصویر از دیوار فیس بک عصمت کوهسار

روابط اجتماعی، فامیلی، خواص و عادات امریکایی ها

Standard

دوستان عزیز، امروز میخواهم به طور فشرده در بارۀ روابط اجتماعی، فامیلی، خواص و بعضی عادات امریکایی ها بنویسم. بسیار دلچسپ است
امریکایی ها هم چنان مانند همۀ ما و شما انسان بوده و هر کدام شان خواص و عادات مختلف دارند. در این سرزمین و در بین این مردمان انسان های بسیار زیاد با تقوا، پرهیزگار، میانه رو، آزاد، زاهد (خرقه فروش) یعنی که زاهد مکار و عوام فریب، و زاهد واقعا زاهد هم وجود دارد.
اعتقادات امریکایی ها همچنان به ادیان و مذاهب مختلف تقسیم شده و هر سمت رواج خاصی خود را دارد.
حسودی،  بد اخلاقی، بخیلی و مضریت در کلچر، کلتور، دین و مذهب امریکایی ها همچنان بسیار زیاد زشت و بد است.

در اجتماع امریکایی ها:
یک مرد ویا زنی که کرکتر خوب ندارد، با اضافه تر از یک نفر همزمان رابطه داشته و یا اینکه عروسی کرده اما به طرف کسی دیگری ببیند و یا رابطه با کسی دیگری داشته باشد. با آن چنین اشخاص درکلچر امریکایی های بی شرم، فریبکار و خایین میگویند. زنان و مردان خوب و با اخلاق با این چنین اشخاص دوست نزدیک نمیشوند. زیرا که آنها فکر میکنند که این چنین اشخاص اکثراً بسیار زیاد بی وفا، حسود و بخیل بوده، و همیشه در پی آزار و اذیت انسان های خوب، صادق و کامیاب میباشند.
وقتی این چنین اشخاص در بارۀ شخصی و یا اولادی کسی که از وی و اولادش فرق دارد، بخیلی کرده و غیبت کند، امریکایی ها نیک و خوب هیچ گوش نمیکنند و اگر گوش هم کنند،  خنده کرده برایش میگویند که
“You are jealous of her/him”
همرایش بخیلی میکنی و عامیانه بگویم زورت میدهد.
این کلمات آن شخص را تکان داده و متوجه حرکات و کلمات اش میسازد. امریکایی ها خوش باور نیستند. در هر کار و سخنی اول از عقل خود کار میگیرند. به نظر این ها شخصی  بازنده، کسی که همه چیزی خود را از اثر خوشگذرانی  از دست داده “loser”
است، بسیار حسود، بخیل و مضر شده به تخریب هر کسی که در چهار طرفش است، میپردازد. این چنین اشخاص را مریض روحیی میخوانند.
امریکایی:
مرد و زن شان بعد از عروسی به یک دیگر شان بسیار صادق و وفادار میمانند، و این چنین اشخاص بهترین اولاد های نیک و سالم از خود به جامعه نیز تقدیم نموده و اکثراً اولاد های این چنین پدران و مادران بسیار زیاد با عاطفه، مهربان و کمک رسان هستند.
اما آنهایکه متوجه میشوند که دیگر نمیتوانند به خانم و یا شوهر شان زندگی کنند، بدون کدام خیانت به یکدیگر از هم دیگر خود جدا میشوند. ولاکن یک تعدادی هستند که نمیخواهند جدا شوند، همان است که باعث جنگُ، جدال و خشونت های فامیلی میگردد.
امریکایی:
وقتی که بخواهد مهمان کسی شود، نخست ایمیل فرستاده و یا زنگ میزد. مثلاً امروز است، تاریخ 22 فبرری، از شما در بارۀ پلان تان  به تاریخ 29 ماه مارچ پرسیده،  وقتی که متیقن شد که شما در آن روز فارغ هستید، برای تان میگوید،  پس من همان روز به ساعت 2:15 بعد از ظهر خانۀ تان آمده تا ساعت 5:45 میباشم. ساعت 6:00 باید جای دیگری باشم. بتاریخ 27 ماه مارچ دوباره به تماس شده و میپرسد که آیا هنوز هم بتاریخ 29 فارغ هستید که بیایم. اگر جواب شما بلی بوده، پس به همان تاریخ 29 ماه مارچ همان ساعت 2:15 به دروازۀ خانه تان میباشد.