جشن استقلال یعنی چه؟

Standard

24

استقلال بمعنی آزادی و خودمختاریست
 جشن استقلال یعنی تجلیل خوشی از استقراریت  و آزادی مملکت

از بدو پیدایشم تا حال روزی را بیاد ندارم که در کشورم کسی به ناحق توسط انواع و اقسام اسلحه های اجنبی ها شهید نشوند. در هر کوشه و کنار میهنم هر روز مردمم میمیرند، به اسارت گرفته میشوند و به انواع متباعد شکنجه شده و از بین برده میشوند

از آوان طفلیت تا حال یک روز خوش از مردم و کشورم را بیاد ندارم. وقتی کودک بودم زیاد علاقه داشتم در مورد  زندگی مورچه ها بدانم.   هیچ وقت قصداً خودم و یا کسی دیگری را اجازه نمی دادم که آنها را از بین ببرد. اما حال متوجه شدم که زندگی افغان ها به زندگی مورچه ها بسیار زیاد شباهت دارد. هیچ روزی نیست که ما ماتم نداشته باشیم. درست است که همه میمیرند، اما دردیگر ممالک به اجل خود میمیرند، البته وقتیکه عمر شان پوره میشود. و لیکن در افغانستان عمر و خوشی های ما قصداً و بزور گرفته میشود
آنهایکه در داخل کشور اند، هر کدام شان، اعضای فامیل شان، دوستان و اقارب شان  هر ثانیه، هر دقیقه، هر ساعت، هر روز، هر هفته، هر ماه و هر سال رفته رفته و به نوبت کشته میشوند. داشتن احساس از دست دادن دوستان و عزیران برای ما افغان ها عادت شده است. وقتی یک عضو خانواده خانه را به طرف کار و وظیفه خویش ترک میکند، باقی اعضای فامیل هر روز را تا به شام برای برکشت زنده و سالمش به دعا و اضطراب سپری میکنند.  ولاکن یک عدۀ دیگری افغانهای عزیزیکه از ترس بیم جان و یا پیدا نمودن کار،  وطن شان را ترک نموده و به ممالک مختلف جهان مهاجرت کردند. تعداد زیاد ایشان به انواع مختلف مشکلات مواجه بوده و بسیاری های شان ظلم، ستم و بیدادی های زیاد را متقبل میشوند. پس در چنین یک حالت چطور میتوان از خوشی های تجلیل نمود؟  

آن روزی را جشن گرفته و تجلیل میکنم که در آن روز ماتمِ در کشور نداشته باشیم. روزی باشد که فیر مرمیِ، راکتِ و یا ماین و بمِ جان یک هموطنم را به نا حق نگرفته باشد

از اینروست که این چنین احساس داشته و این شعر را نوشته ام 

جشن استقلال مباهات ملی

 الهه احرار

اول آگست ۲۰۱۰

مری واشنگتن یونیورسیتی

من شنـیدم لیـک نـــدیـــدم جشـن مـیهـــن را چنـان

قصه هایش را بتاریخ خــوانــده بـــودم یک زمـان

جــشـن اســتـقـلال مبـاهــــات است بـتـاریـخ وطـــن

یـــادگــار از خــــونــبـهای قــــوم افــغـان در جهــان

جشـن پیـروزی ضـرور است لــیک  مـیبـایـد چـنـیـن

برگـــذار گـــردد که بـاشــد در وطــن صـلــح و امان

*********

جـشــن مـیبـایــد کـه امـن باشـد بـه میهن هرطرف

تا خوشی محسوس شود بر مرد و زن، پیرو جوان

جـشــن میــبایــد به مـیهــن تـــا نــباشـد هـیچ فساد

تـــا نــگــردنـــد مــردمــانــش در بــدر از بـیم جان

جشـــن مـیبــایـــد کـــه مـــردم در وطـن باشند بکار

تا نگــــردنـــد راهـــی غــربـت بـــه کــاری دیگـران

جشـــن مـیبــایــد کــــه مـلــت از نــفــاق بـاشـد بـری

تا نـــباشـــد فـــرق سـمـت و کـیـش و لـسان در مـیان

جشـــن مـیبــایـــد کــــه بــاشــد هـمـدلـی در بین قـوم

تــا هـمـه افــغـانـیــان بــاشنــد بهــم یک جسـم و جان

جشــن میـبـایــد کــه مــرد و زن کــنـنــد تحصیل عـلم

تــا شــونــد دانــا کـننـد خـــدمـت بـه قـــشر نـــاتـــوان

جـشـــن مـیبـایــــد کـــه خـنــدد طـــفــل محــروم یـتـیم

تـا نــگــریــد بـیش از ایـن آن طــفـلکــان از بهـر نـان

جشــن خــوش بــر مــا چــی بـاشـد زانکه اولاد وطن؟

مـیشــونـــد اعــــــدام به غــربـت زیــر حـکـم دیگـران

از غـــم و انــــدوه مـیهــن اشـــک مــیـریـــزم کــنــون

چــــون کـــه هــستـم خــون شــریـک و زادۀ افـغـانیان

مــیـکــند تحـصیل (الــهــه) بــر امـیـــدی آنکـــه حــق

لـطــف فـــرمــایـــد کـــه گـــردد خــــادم هـــم مـیهـنان

 الهه احرار